همسرم

ساخت وبلاگ
خداوندا سلام  اکنون که چشم باز کردم در جاده های راه نوازش باد را حس می نمودم از کوچه باغها که عبور کردم به مقصدی رسیدم رسیدن به مقصد و سکوت ......... در حیاطی قرار داشتم پر از گل های زرد و نارنجی که قد علم کرده بودنند از کنار تخم آفتاب گردان هایی که عبور کردم متوجه رشدشان شدم میدانید از قد من هم بالاتر رفته بودنند جلوتر که رسیدم کاکتوسی را دیدم که مدتی قبل بر اثر آب دادن زیاد خراب شده بود و حال با همسرم...ادامه مطلب
ما را در سایت همسرم دنبال می کنید

برچسب : خداوندا, نویسنده : zibazibaee1370 بازدید : 50 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 5:49

یک روز صبح وارد باغ شدم دو کبوتر را به دوست جونیم( پدرم ) داده بودنند پدرم با چوب برای آنها آلونکی ساخت و با کابل کشی و برق رسانی لامپی نیز مستقر کرد راستی حوضچه ای را با کندن گودال فراهم آورد و آن را به رنگی آبی نمود و درونش آب ریخت اندکی گذشت دوستی دیگر 2 کبوتر دیگر هدیه آورد اکنون با گذر زمان به 13 کبوتر رسیده است آلونکی بزرگتر و مستقر در فضایی دیگر تهیه نمود ولی باز به جای کودکی خود بر میگردنن همسرم...ادامه مطلب
ما را در سایت همسرم دنبال می کنید

برچسب : کبوترها, نویسنده : zibazibaee1370 بازدید : 52 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 5:49

با سلام به گلی از گل های بهشت 

پدرم را میگوییم 

او فرشته است از جنس مرد بالهایی همچون گیسوان مادرم نرم است گاهی دلم میخواهد صدایم را بلند کنم و بگوییم فرشته ی عزیزم حالت چگونه است راستی میدانید اسم او هست دوست جونی به او میگوییم دوست جونی و دعا میکنم همیشه به همین شادابی و پر انرژی ببینمش 

+ نوشته شده در  سه شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۶ساعت 17:24  توسط زیبا  | 
همسرم...
ما را در سایت همسرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zibazibaee1370 بازدید : 53 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 20:13

سلام معنی واقعی مهربانی ست او در عین آرامش موجی از عشق در وجودش در تلاطم است او نفس هایش را هم آهسته میکشد تا کسی آزرده خاطر نشود وقتی لبخند میزند برق چشمانش از فاصله ی طولانی نیز پیداش عمیق تر که نگاه میکنم وقتی لبخند میزند چال گونه ای جالب ایجاد میشود گویی خداوند انگشتش را روی گونه او گذاشته است آ همسرم...ادامه مطلب
ما را در سایت همسرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zibazibaee1370 بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 20:13